خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه- فاطمه علی آبادی: فرهنگ مدح و مداحی یکی از عوامل مهم در ترویج اندیشه اسلامی شیعی و تثبیت آن در طول تاریخ ایران اسلامی به شمار میرود و در طول تاریخ مداحان و شاعران فراوانی با استفاده از اشعار، سیره و رفتار اهل بیت (ع) را با اسلوبهای هنری و قالبهای جذاب پایدار و تأثیرگذار توصیف و به مخاطبان انتقال دادند.هیئتهای مذهبی فرصتی برای پرورش انسان و انسانسازی است که اگر به این مقوله بها داده نشود و آموزشهای لازم صورت نگیرد، قطعاً خسارتی را در پی خواهد داشت و چون مداحان و هیئتهای مذهبی با جمعیت قابلملاحظهای از افراد جامعه بهویژه جوانان و نوجوانان در ارتباط هستند میتوانند نقش مؤثری در تربیت آنان داشته باشند بنابراین اگر محتوایی که مداحان و هیئات مذهبی به مخاطبان خود میدهند غنی نباشد ممکن است تربیت دینی جوانان بهویژه انگیزه حضور مردم در مجالس دینی با چالش روبهرو شود.
بر همین اساس برای واکاوی و بررسی نسبت مداحی امروز با مداحی گذشته در بیست و دومین گام با حمیدرضا منتظر پیرغلام اهل بیت (ع) به گفت وگو پرداختیم که در ادامه حاصل آن تقدیم مخاطبان میشود:
* شما از چهرههای شاخص این عرصهاید و آنها که پیگیر مجالس و روضهها و مناجاتها هستند شما را خوب میشناسند و به یاد دارند. با این حال چون گفتگوی ما انتشار عمومی مییابد، خودتان را بیشتر و مفصل تر معرفی بفرمائید.
بنده حمید رضا منتظر هستم و از ۷ سالگی پا به عرصه مداحی گذاشتم ابتدای ورودم به حوزه مداحی در قالب تعزیه و در نقش دو طفلان حضرت مسلم بود. پدرم مداح و روضه خوان بود و در زورخانه نیز به مرشدیگری اشتغال داشت در کنار این فعالیتها طباخی هم داشتیم. خاطرم هست ایشان هر کجا روضه خوانی میرفتند من و برادرم را نیز با عنوان دو طفلان حضرت مسلم همراه میکردند.
لازم است یادآوری کنم که روضههای قدیم به گونهای بودند که در پایان روضه خوانی یک شبهه تعزیه هم وجود داشت از همان موقع بود که بنده وارد عرصه مداحی شدم و در سن ۱۷ سالگی رسماً ملبس به لباس نوکری شدم. البته قبل از رسیدن به سن ۱۷ سالگی در مکتب آیت الله مجتهدی نزد آن بزرگوار زانوی شاگردی زدم چرا که مداحان قدیم مقید بودند که هر مداحی باید دروس حوزوی را سپری کند و تاکید داشتند که حداقل جامع المقدمات را حتماً به اتمام برسانند بنابراین در آن ایام مداح باید آن چنان سواد میداشت که با کلمات و جملات عربی آشنایی داشته باشد تا هنگام قرائت اشتباه تلفظ نکند.
متأسفانه امروز علاوه بر اینکه این مهم به فراموشی سپرده شده شاکله مداحی نیز تغییر کرده است. پیشکسوتان مداح در گذشته معتقد بودند کسانی که پا به عرصه مداحی میگذارند حتماً باید شاکله مداحی را داشته باشند و از نظر ظاهری نیز از کت بلند، عبا و عرق چین استفاده کنند تا همه بدانند او نوکر امام حسین (ع) است اما الان این سیره تغییر کرده است! امروز برخی جوانان که وارد عرصه مداحی میشوند حتی ظاهرشان هم به جامعه مداحان نمیخورد.
*شما این همه سال برای خود را وقف هیأت اهل بیت علیهم السلام کرده اید، آیا آمدند سراغتان که برای اینکه دنیایتان را بسازید به راه خوانندگی بروید؟ اگر با این حنجره آواز میخواندید چه میشد؟
خدا را شاهد میگیرم سال ۱۳۶۲ عدهای از آن سوی آبها آمدند تا به من پیشنهاد دهند که به آوازه خوانی بپردازم و مرا با خود به خارج ببرند. آن زمان ۱۹ سال سن و صدای فوقالعاده زیبایی داشتم. همچنین میدانستم مادرم به یک سری عقاید پایبند است بر همین اساس به آنها گفتم که اجازه مرا از مادرم بگیرید. وقتی نزد مادرم رفتند و گفتند میخواهیم حمید را ببریم تا بخواند؛ مادرم با همان لهجه کاشانی گفت مگر حالا نمیخواند؟ پاسخ دادند میخواهیم ببریم با ساز و موسیقی آواز بخواند؛ مادرم گفت اگر این فرزند از شیره جان من رشد و نمو پیدا کرده قطعاً با شما نخواهد آمد اما اگر چنین نیست هر کجا دوست دارد برود بخواند برود! همان موقع من خندهام گرفت و پرسیدند چرا میخندی؟ پاسخ دادم من رشد یافته همین مکتب هستم.
در مداحی کردن عقیده بسیار مهم است. همین که امام حسین در این دنیا به ما آبرو داده امیدوار هستیم که دست ما را هم در آخرت بگیرد. همین که ما توانستیم عمرمان را در این مسیر صرف و موی خود را در این راه سفید کنیم باید خدا را شکر کرد. بسیار خوشحال هستم که نخواستم در مسیر دیگری غیر از مسیر اهل بیت گام بردارم و امروز هم که مردم مرا پیر غلام میخوانند برایم کافی است و امیدوارم در جهان آخرت نیز اهل بیت از بنده حقیر دستگیری کنند.
*با توجه به سابقه مداحی حضرت عالی میتوان گفت کمتر مجالسی است که نرفته باشید بفرمائید عملکرد و تأثیر این حضور در سلوک و رشد فردی و اجتماعی داشته است؟ و اگر بخواهیم یک نگاه تاریخی به این موضوع داشته باشیم قبل و بعد از انقلاب را چگونه ارزیابی میکنید و آیا مجالس امروز باعث رشد اخلاقی مردم میشود یا اینکه اثر اخلاقی خود را از دست داده است؟
آیت الله مجتهدی استاد بنده بود ایشان مقید بودند که بعد از اقامه نماز صبح در مدرسه کرسی درس اخلاق برگزار شود و تاکید میکردند که طلبه و مداح باید معلم اخلاق ببیند پیشکسوتان عرصه مداحی نیز بر همین اصول پایبند بودند و اعتقاد داشتند که مداح باید یک استاد اخلاق بالاسرشان باشد چرا که استاد اخلاق مسیر درست را به مداح نشان میدهد و میگوید فعالیتهای او باید بر پایه چه اصول و قواعدی باشد تا مردم جذب مجالس اهل بیت شوند؛ متأسفانه امروز این مهم نیز به فراموشی سپرده شد.
*یعنی الان چون مداحان جدای از مجالس اخلاق و اساتید اخلاق هستند به طبع تاثیرشان بر روی مردم کمتر شده است؟
بله.
امروز مخاطب به خطیب و گوینده نگاه میکند تا بداند رفتار و عمل او در جامعه چگونه است، وقتی میبینند اخلاق مدار نیست میگوید اینها خود عمل نمیکنند اما ما را به انجام آن تشویق میکنند. در روایت ذکر شده است روزی مردی به همراه فرزندش نزد پیامبر آمد و خطاب به حضرت فرمود خرما برای فرزندم بد است توصیه کنید خرما نخورد؛ همان هنگام پیش روی پیامبر بشقابی پر از خرما بود و حضرت فرمودند بروید و فردا بیایید. صبح روز دیگر همان مرد به همراه فرزندش نزد پیامبر آمدند و مرد دلیل روز گذشته رفتار حضرت را جویا شد و پیامبر فرمودند وقتی خودم خرما میخورم چگونه میتوانم دیگری را توصیه کنم که نخورد. بنابراین مردم نگاه میکنند ببینند مداحی که در جلسه اهل بیت افاضه فیض میکند در خانه و جامعه چه عملکردی دارد.
خاطرم هست یک بنده خدایی آمد و گفت روزی از درب منزل حجت الاسلام ابوترابی عبور میکردم دیدم کسی مقابل درب این سید بزرگوار چنبره زده جلو رفتم دیدم خود حاج آقا است پرسید سید چرا اینجا خوابیدهاید؟ گفت دیر آمدم و در نزدم تا مبادا اهل خانه معذب شوند برای همین صبر کردم تا نماز صبح شود و چون بیدار کردن اهل خانه در نماز صبح وظیفه پدر است همان وقت وارد منزل شوم؛ این درس اخلاق است. آقای مداح باید به گونهای در منزل زندگی کند که اگر آمدند از سیره اهل بیت از ایشان سوال کنند عملاً رفتار و کردار مداح را مشاهده کنند.
برای مردم راه، روش و مسلک مداح مهم است از این رو در گذشته مردم فرزندانشان را به مداحان میسپردند تا خوب تربیت شوند. قدیم اینگونه بود که وقتی کسی نوکر امام حسین را میدید اگر کورترین گرهها در زندگیاش وجود داشت از نوکر امام حسین میخواست که برای رفع مشکلاتش دعا کند. امروز متأسفانه با شبهاتی که در فضای مجازی منتشر میشود به جایی رسیدیم که شأن و شئونات اهل بیت پایین آورده میشود. با ابراز تأسف ذائقه مردم تغییر کرده و خبری دیگر از آن پیر غلامان با صفای حسینی نیست و تعداد اندکی از آنان باقی مانده و آنها هم اگر بروند دیگر تمام است.
* حاج آقا چرا بین مجالس سوگ و سرور ما تعادل و توازن برقرار نیست؟ بین تعقل و احساس، چرا احساس این همه میچربد؟ چرا برخی اهل بیت علیهم السلام در هیئات و مجالس غریب و مهجور و کمتر به آنها پرداخته میشود؟
مداح باید استاد ببیند تا اینکه مداح شود مداحان قدیم چگونه شاگردان خود را انتخاب میکردند حداقل دو سال تمام پای منبر شرکت میکردند و حق خواندن نداشتند اما به آنها میگفتند شعر حفظ کنند بعد دو سال به آنها اجازه داده میشد تا یک شعر ربایی دو بیتی پای منبر آنها بخوانند. طوری آنها را پرورش میدادند که اگر بدون مقدمه میگفتند یک قصیده از امام هادی بخوان سریع میخواندند. اما الان همه گوشی موبایل دارند و اشعار را در آن ذخیره کردهاند حافظهها تحلیل رفته و کسی اهمیت به حفظ کردن شعر نمیدهد.
*چرا توازن بین مناسبتهای ائمه نیست؟
این برای نسل جدید است چرا که قدیمیها بر روی سبک و روش خود استوار هستند به گونهای که ایام هفته را به یک امام اختصاص دادهاند و برای همه ائمه اطهار اقدام به مداحی و مرثیه خوانی میکنند. نسل امروز است که تنها به چند ذوات مقدس اکتفا میکنند و به مداحی میپردازند، اصولاً آنها قصیده خوانی نیز ندارند و با یک بسمالله مستقیم وارد شور سینه زنی میشوند.
قاعده منبر پیاده کردن در گذشته اینگونه بود که هر مداحی باید خودش یک عالم باشد، مساله بداند و بتواند احکام بگوید به گونهای که قبل از اینکه اشعار را بخواند اقدام به بیان یک مساله کند. مداحان قدیم ابتدا یک غزل پندیات میخواندند و بعد اقدام به خواندن قصیده و یا غزلی در وصف مدحیات اهل بیت میکردند. در انتهای آن قصیده هم دو یا سه بیت از شعر اختصاص به توسل داشت که با خواندن همان ابیات مداح وارد روضه میشد. در گذشته روضه نمک مجلس بود و مداح خیلی روضه را باز نمیکرد حتی بزرگان میفرمودند که روضه قتل گاه فقط در روز عاشورا خوانده شود آن هم تنها با یک اشاره و زیاد باز نشود. اما امروز میبینیم شب ولادت مراسم با کف و هلهله آغاز و در انتها مراسم با سینه زنی و روضه خوانی تمام میشود مگر امام صادق (ع) نفرمودند که در شادی ما شاد و در غم ما اندوهگین باشید؛ امروز مداحی اصیل کجا اجرا میشود.
روضه قداست و جایگاه دارد اگر به جایگاه روضه توجه شود هر لحظه و در هر مراسم خوانده نمیشود بلکه آن لحظه که مستمع آماده است خوانده میشود. بنابراین لازم است مداحان در برابر استاد زانو بزنند تا بدانند مداحی چیست! مداحی فقط شور خوانی نیست و شور باید همراه با شعور باشد چرا که شور و شعور لازم و ملزوم یکدیگر هستند.
*آیا این تحلیل درستی است که شعرها نازل شده است؟ برای رفع این نقص چه باید کرد؟ آیا اقبال و خواست مخاطب باید مبنای عمل مداح قرار گیرد؟
یکی از عوامل این است که ذائقه نسل جدید تغییر کرده. صدا و سیما ذائقه مخاطب را تغییر داده است شما شب شهادت و ولادت تلویزیون را باز کنید اگر دیدید یک مداح سنتی خوان قدیمی خوش صدا دعوت شده باشد و ساعتی برای مخاطبان مرثیه خوانی و یا مداحی کند؟ محال است. اگر هم بیاورند نهایت ۷ دقیقه زمان میدهند در حالی که به برخی آقایان حدود یک ساعت زمان اجرای برنامه آن هم با سیستمهای صوتی آن چنانی را حتی پخش زنده میدهند. مخاطب نیز با مشاهده این برنامه فکر میکند مداحی همین است. ما بزرگترین ضربه را در حوزه مداحی اصیل از صدا و سیما خوردیم چرا که رسانه ملی ذائقه مردم را در این زمینه تغییر داد برای مثال گاهی اوقات دیده میشود رسانه ملی شخصی را به عنوان مداح میآورد تا مداحی کند و آن فرد یک ساعت میخواند اما از میان محتوای ارائه شده حتی یک مطلب خوب و آموزنده یافت نمیشود.
حضرت آقا بینش و آیندهنگری خوبی دارند خوب میبینند و خوب تفسیر میکنند. اگر یادتان باشد فرمودند اسرائیل تا بیست و پنج سال دیگر نابود شده است خیلیها به این جمله میخندیدند اما امروز این رژیم منحوس پایهریزی شده و در حال نابودی است. رهبر معظم انقلاب آینده هیأتها را میبیند و میداند که بعضاً از جاهای مختلف بینشهای مختلف و شیعه انگلیسی ورود به این مساله میکنند و کردهاند و اول هم سراغ چهرهها میروند و آنچه را که خودشان میخواهند را در هیأت پیاده میکنند برای همین رهبر انقلاب میفرمایند مراقب باشید که در این دام گرفتار نشوید چرا که بیرون آمدن از آن بسیار دشوار خواهد بود
امروز شاعران جوان نگاه میکنند بینند مداح از آنان چه میخواهند و خواستار کدام سبک هستند همان لحظه شعر را میدهند در حالی که شاعران قدیم بدون وضو دست به قلم نمیشدند، بعضاً تا زیارت عاشورا را نمیخواندند نمینشستند شعر بگویند. استاد علی انسانی میگفت دو ماه باید زحمت کشید تا بتوان چند بیت شعر گفت؛ در گفتن شعر آئینی لازم است شاعر مطالعه کند و به تاریخ و مقتل اشراف کامل داشته باشد. میتوان گفت نیمی از شاعران امروز به تاریخ و مقتل آشنایی ندارند.
با توجه به وضعیت موجود جهان و منطقه لازم است شاعر علاوه بر اینکه درباره اهل بیت شعر میگوید در اشعار خود به مساله روز هم اشاره داشته باشد و قصه فلسطین و مظلومیت مردم بی پناه غزه را یادآور باشد. خوشدل تهرانی همه اشعارش به روز و برای همان روز بود به گونهای که با اشعار خود و در لفافه در مقابل استکبار و طاغوت میایستاد. شاعران آئینی قدیم مقتل شناس خوبی بودند و با مطالعه چند مقتل اقدام به شعر گفتن میکردند. در گفتن شعر خوب است که شاعر بداند مخاطب چه چیزی را میخواهد اما نباید همه عنان را به مخاطب بدهد.
در سرودن اشعار لازم است با مستمع پیش رفت و اینکه بدانیم او چه میخواهد در عین حال باید شأن و شئون اهل بیت رعایت و حفظ شود. متأسفانه سبکهای جدید سبکهای ضعیف و بعضاً به دور از شأن اهل بیت است بسیاری از مداحان ما به آواز سنتی اشراف کامل دارند و میدانند دستگاه همایون به چه دردی میخورد و شور در کجای مداحی مورد استفاده قرار میگیرد و دشتی در کجاها مورد نیاز است از این رو بر اساس همان علم مجلس خود را اداره میکنند از این رو میطلبد مداح این علم را داشته باشد. اگر مداح این علم را بداند و اشعار خود را پیرامون احوالات اهل بیت بگوید مجلسی تأثیرگذار خواهد بود. یادآور میشود بسیاری از مرشدها در زورخانهها از دستگاه همایونی استفاده میکنند. مداحان باید بدانند که همه مداحی سینه زنی نیست و سینه زنی تنها یک فراز از مراسم است.
*به نظر شما این جمله که «هیأت باید هیأت بماند» به چه معناست؟ برداشت شما چیست؟
جمله زیبایی است اما باید به اصول خودش مراجعه شود.
*چه چیزی هیأت را از آن هیأت بودن خارج میکند؟ و باید چه کار کنیم که هیأت هیأت بماند؟
تفکرات غلط بعضی از افراد که وارد هیأت میشوند هیأت را از آن هیأت بودن خودش خارج میکند. طرز فکر در هیأت مهم است هیأت زمانی هیأت میشود که همه افرادی که در آن جلسه شرکت میکنند افکارشان یکی و در مسیر اهل بیت باشد داخل آن منیت نداشته باشد و هر کسی ساز خودش را نزند و این نباشد که اگر کسی توان مالیاش بالا بود احترام بیشتری دریافت کند. کارهای هیأت باید مشارکتی انجام شود. بنابراین مشارکت در برگزاری هیأت آن را به هیأت تبدیل میکند.
*اینکه رهبر معظم انقلاب فرمودند: هیأت سکولار نداریم به چه معناست؟ چه کنیم هیأتها به دام سکولاریسم نیفتند؟
حضرت آقا بینش و آیندهنگری خوبی دارند خوب میبینند و خوب تفسیر میکنند. اگر یادتان باشد فرمودند اسرائیل تا بیست و پنج سال دیگر نابود شده است خیلیها به این جمله میخندیدند اما امروز این رژیم منحوس پایهریزی شده و در حال نابودی است. رهبر معظم انقلاب آینده هیأتها را میبیند و میداند که بعضاً از جاهای مختلف بینشهای مختلف و شیعه انگلیسی ورود به این مساله میکنند و کردهاند و اول هم سراغ چهرهها میروند و آنچه را که خودشان میخواهند را در هیأت پیاده میکنند برای همین رهبر انقلاب میفرمایند مراقب باشید که در این دام گرفتار نشوید چرا که بیرون آمدن از آن بسیار دشوار خواهد بود. نمیشود نام برد بعضاً برخی هیأتها گرفتار شدند و عقاید شیعه انگلیسی را پیاده میکنند. بنابراین زمانی رهبر معظم انقلاب و مراجع تقلید میفرمایند در ملأ عام زدن قمه وهن میشود؛ دیگر حجت تمام است و نباید این کار انجام شود. متأسفانه امروز زمانی که شیعه را در گوگل جستجو میکنیم اولین مطالبی که بالا میآید قمه زنی است.
*پس جریاناتی هستند که میخواهند هیأت را از آن هیأت خارج کنند؟
بله همان ابتدا گفتم که مداحان قدیم روضه را آنچنان باز نمیکردند و در انتهای شعرشان تنها گریزی به آن میزدند درد ما این است که نفهمیدیم جایگاه روضه کجاست! خیلی از قدیمیهای ما میگفتند السلام علیک ابا عبدالله مردم اشک میریختند و نیازی به روضه خوانی باز نداشتند.
ما مداحان باید در مقابل اهل بیت وزین و آراسته باشیم قدیمیها اجازه نمیدادند مداحان نوپا در بالاترین پله منبر بنشینند و مداحی کنند اما امروز میبینیم مداحان نوپا با لباس زیر آستین کوتاه بالای منبر رفته و با حرکاتی خجالتآور اقدام به مداحی میکند گویا فراموش شده که در این هیأت اهل بیت و حضرت زهرا (س) شرف حضور دارند و باید مقابل این ذوات مقدس آراسته و مؤدب بود. بزرگان به ما یاد دادند زمانی که برای اهل بیت ذکر میگوئید حق ندارید سخن نامربوط از دهانتان خارج شود.
*و در پایان اینکه اگر بعد از ۱۲۰ سال نوکری در آستان حسینی، فردای قیامت ایشان را ببینید، چه خواهید گفت و از حضرت چه خواستهای خواهید داشت؟
فقط نگاهشان میکنم و هیچ درخواستی از ایشان ندارم مزد همه این سالها تنها یک سر تکان دادنی باشد کفایت میکند و اینکه ما را جز نوکری از نوکرها و غلام سیاه خودش قبول کند چیز دیگری نمیخواهم.
نظر شما